عشق بی پایان

عشقولانه

عشق بی پایان

عشقولانه

من رادر یاب که دیوانه وار دوستت دارم

 


 


از پشت شیشه های بزرگ دلتنگی گریه میکنم و آرزو میکنم که کاش برای یک لحظه فقط یک لحظه آغوش گرمت را احساس کنم


میخواهم سر روی شانه های مهربانت بگذارم تا دیگر از گریه گم نشوم


تو مرا به دیار محبتها بردی و صادقانه دوستم داشتی


پس بیا و باز در این راه تلاش کن اگر طاقت اشکهایم را نداری


در راه عشقی پاک تر و صادقانه تر  ، زیرا که من و تو ما شده ایم


پس نگذار زمانه ی بیرحم دلهایی را که ز هم جدا نشدنی است را به درد آورد


دلم را به تو دادم و کلیدش را به سوی آسمان خوشبختی ها روانه کردم


چه شبها که تا سحر به یادت با گونه های خیس از دلتنگی به سر بردم


چه روزها با خاطراتت نفس کشیدم


پس تو ای سخاوت آسمانی من


مرا دریاب که دیوانه وار دوستت دارم

من بیتابم

 

 

این دوستی ساده ی ما غیر معمولی شد … نمی‏دونم اون روز تو وجودم چی شد

نمیدونم چی شد که وجودم لرزید … دل من این حسو از تو زودتر فهمید

تو که باشی پیشم دیگه چی کم دارم؟ … چه دلیلی داره از تو دست بردارم؟

بین ما کی بیشتر عاشقه من یا تو؟ … هر چی شد از حالا همه چیزش با تو!

دیگه دست من نیست بستگی داره به تو
بستگی داره که تو تا کجا دوستم داری
بستگی داره که تو تا چه روزی بتونی
عاشق من بمونی منو تنها نذاری

دست من نبود اگه اینجوری پیش اومد … میدونستم خوبی ولی نه تا این حد

انگاری صد ساله که تو رو میشناسم … واسه اینه انقدر روی تو حساسم

منِ احساساتی به تو عادت کردم … هر جا باشم آخر به تو برمیگردم

دیگه دست من نیست بستگی داره به تو
بستگی داره که تو تا کجا دوستم داری
بستگی داره که تو تا چه روزی بتونی
عاشق من بمونی منو تنها نذاری

نامه ای برای تو...

با سلامی گرم

با درودی پاک،می آغازم این پیغام

روزگارت بی که با من بگذرد خوش باد

ای طلایی رنگ

ای ترا چشمان من دل تنگ

راستی من از کدامین راز با تو پرده بر گیرم؟

منکه چونان کودکی دلباخته بازیچه اش را بی تو غمگینم

تو بدانی آسمان دیدگانم را نه ابری جز به رویای تو آکنده چه خواهی کرد؟

قلبت آیا مهر با من هیچ خواهد داشت؟!

چشمت آیا راست با من هیچ خواهد گفت؟!

کاش با من مهربان بودی

ای طلایی رنگ ای تورا چشمان من دلتنگ

زندگی را با ترنمهای رنگین نگاهت بسته میبندم

با من آن رامشگران را آشتی فرمای

تک درختی دور و تنها مانده ام ای باد کولی پای

با من از گلگشت زرین بهاران مژدگانی ده

من تورا بانوی قصر پر شکوه عشق خواهم کرد

ای طلایی رنگ

ای تورا چشمان من دلتنگ

عشق همچون هیمه ای افسرده اما گرم

با نیفسرده فروغی زیر خاک

انتظار کنده های خشکتر را میکشد بیتاب

یک نفس ای باد کولی پای

دامن پر چین و مهر افزای خود بگشای

تا که آن را پر زبار شعله های عشق گردانیم

من سطبر شانه هایم را به خرمن های آتش وام خواهم داد

ای طلایی رنگ

ای تورا چشمان من دلتنگ

من غرور بس گرانم را که بر نیلی غبار آسمانها میتکاند بال

چون شکسته پر عقابی پیر

در حصار چشمهایت بنده ی لبخنده ای کردم

من نگاه مهربانم را که از اعماق قلبم ریشه میگیرد

شادمانه تا به صبح انتظارت میدوانم گرم

تا کدامین پنجه بگشاید قبای صبح آن دیدار

عشق من ، تا نامه ای دیگر            خداحافظ

نامه ای برای تو...

با سلامی گرم

با درودی پاک،می آغازم این پیغام

روزگارت بی که با من بگذرد خوش باد

ای طلایی رنگ

ای ترا چشمان من دل تنگ

راستی من از کدامین راز با تو پرده بر گیرم؟

منکه چونان کودکی دلباخته بازیچه اش را بی تو غمگینم

تو بدانی آسمان دیدگانم را نه ابری جز به رویای تو آکنده چه خواهی کرد؟

قلبت آیا مهر با من هیچ خواهد داشت؟!

چشمت آیا راست با من هیچ خواهد گفت؟!

کاش با من مهربان بودی

ای طلایی رنگ ای تورا چشمان من دلتنگ

زندگی را با ترنمهای رنگین نگاهت بسته میبندم

با من آن رامشگران را آشتی فرمای

تک درختی دور و تنها مانده ام ای باد کولی پای

با من از گلگشت زرین بهاران مژدگانی ده

من تورا بانوی قصر پر شکوه عشق خواهم کرد

ای طلایی رنگ

ای تورا چشمان من دلتنگ

عشق همچون هیمه ای افسرده اما گرم

با نیفسرده فروغی زیر خاک

انتظار کنده های خشکتر را میکشد بیتاب

یک نفس ای باد کولی پای

دامن پر چین و مهر افزای خود بگشای

تا که آن را پر زبار شعله های عشق گردانیم

من سطبر شانه هایم را به خرمن های آتش وام خواهم داد

ای طلایی رنگ

ای تورا چشمان من دلتنگ

من غرور بس گرانم را که بر نیلی غبار آسمانها میتکاند بال

چون شکسته پر عقابی پیر

در حصار چشمهایت بنده ی لبخنده ای کردم

من نگاه مهربانم را که از اعماق قلبم ریشه میگیرد

شادمانه تا به صبح انتظارت میدوانم گرم

تا کدامین پنجه بگشاید قبای صبح آن دیدار

عشق من ، تا نامه ای دیگر            خداحافظ

بیچاره دخترا!!!

بیچاره دخترا اگه خوشگل باشن می گن عجب جیگریه!

اگه زشت باشن می گن کی اینو می گیره!

اگه تپل باشن می گن چه گوشتیه! اگه لاغر باشن می گن چه مردنیه!

اگه مودبانه حرف بزنن می گن چه لفظ قلم حرف می زنه! اگه رک و راست باشن می گن چه بی حیاست!

اگه یه خورده فکر کنن می گن چقدر ناز می کنه! اگه سری جواب بدن می گن منتظر بود!

اگه تند راه برن می گن داره می ره سر قرار!

اگه اروم راه برن می گن اومده بیرون دور بزنه ول بگرده!

اگه با تلفن کارتی حرف بزنن می گن با دوست پسرشه! اگه خواستگارو رد کنه می گن یکی رو زیر سر داره!

اگه حرف شوهرو پیش بکشه می گن سر و گوشش می جنبه !

اگه به خودش برسه می گن دلش شوهر می خواد می خواد جلب توجه کنه !

اگه............چکار کنه بمیره خوبه؟